افزایش تاب آوری اقتصاد با ابزارهای بازارسرمایه
بازار و بورس - افزایش سطح تاب آوری اقتصاد با استفاده از ابزارهای بازارسرمایه در نهمین کنفرانس مهندسی مالی با حضور مدیرعامل تامین سرمایه تمدن بررسی شد.
محمود خواجه نصیری در نهمین کنفرانس مهندسی مالی، با موضوع مهندسی مالی و تاب آوری اقتصاد، که با همت انجمن مالی مهندسی ایران برگزار شد، با اشاره به پارادوکسی مهم در فضای اقتصاد ایران گفت: همواره این پرسش مطرح است که مزیتهای بازار سرمایه چگونه به بهبود فاکتورهای اقتصاد منجر می شود؟
او توضیح داد: می دانیم بهبود تابآوری به عنوان یک فاکتور اقتصادی می تواند به بهبود وضع حال و آینده اقتصاد ایران کمک کند. اما پارادوکس اینجاست که در بسیاری از موارد، حتی با رونق بورس و افزایش سهم بازار سرمایه در فرآیندهای اقتصاد نمی توانیم بگوییم که به فاکتورهای اصلی اقتصاد به اندازه ای که بایسته و شایسته باشد کمک کردهایم.
او افزود: مفهوم تاب آوری اقتصادی، به معنای توانایی پرورش یافته اقتصاد برای بهبود یا تعدیل اثر شوکهای منفی است. وقتی درباره شوکهای منفی صحبت می کنیم، بحث بر سر این است که پس از وارد آمدن شوک اقتصادی، چگونه می توانیم به نقطه ثابت برگردیم و اساسا چگونه می توان اقتصاد ملی را در مقابل تغییرات، مخاطرات و تهدیدات داخلی و خارجی مقاوم کرد. وقتی با تحریمهای بین المللی مواجه ایم، باید بحثهایی مانند تابآوری اقتصادی را با این موضوع عجین کنیم و ببینیم که چگونهمی خواهیم با آن برخورد کنیم.
او افزود: بعد از بحران سال 2008 بازارهای مالی آمریکا موضوع تابآوری اقتصاد اهمیت پیدا کرد و تحلیل گران و سیاستگذاران به این نتیجه رسیدند که شرایط امروز بازارهای مالی لزوما نشانگر بهبود و بهتر شدن وضع فردا نیست، بلکه باید فکر کنیم اگر در همان لحظه با شوک اقتصادی مواجه شویم، چقدر پس از آن می توانیم به نقطه قبل بازگردیم. به گفته خواجه نصیری، طبق مدلسازی ها می توانیم افزایش تابآوری اقتصادی را بر مبنای روشهای تامین مالی ببینیم.
او تاکید کرد: سیاستهای پولی و مالی در هر کشوری پایه گذار تفکرات و همچنین اتفاقات حال و آینده اقتصاد هستند و به سطح تابآوری اقتصاد به شدت مرتبط هستند. در ایران نظام اقتصادی تامین مالی، بانک محور تعریف شده و در چند سال اخیر مخاطرات سیستم بانکی، چه در حوزه مدیریت ریسک، چه در حوزه نحوه تامین مالی ، معوق شدن بدهیهای بانکی و زیان ده بودن فعالیتهای عملیاتی سیستم بانکی نگ انی هایی وجود داشته است . خواجه نصیری گفت: برای حل این مسئله باید اتفاقاتی را که به افزایش پایه پولی، خلق پول و شبه پول با سرعت بالا در بازار منجر شده، رصد کرد زیرا همه این ها با نگاه تورمی منشعب از آن ها، کاهش سطح تابآوری اقتصادی را به دنبال دارد و ما باید به صورت ادواری و متناوب از همین منطقه، با اعمال کنترل بر سیستم اقتصادی و فاکتورهایی مثل ثبات اقتصادی، کاهش نرخ تورم، کاهش نرخ سود، افزایش سرعت تشکیل سرمایه ثابت را تقویت کنیم.
مدیرعامل تامین سرمایه تمدن توضیح داد: تدوین رویکرد تامین مالی مبتنی بر بازار سرمایه، در این مرحله ، به دو دلیل می تواند سیکل معیوب ، تکرار شونده و ضربه زننده به اقتصاد را تغییر دهد. یکی به دلیل رویکردهای ریسک سنجی و کنترل ریسک در زمان تشکیل سرمایه و تامین مالی در کوتاه مدت و درازمدت و طولانی مدت کردن سررسیدهای تامین مالی و دوم به دلیل روشهای متنوعی که در بازار سرمایه از آن برخورداریم ، روش هایی که می تواند برای تمام مشتریان تامین مالی، روش مشخص و مطلوبی را تعریف کنیم، می توانیم برای هر مشتری متناسب با نیازش و هم چنین مختصات ترازنامه و سود و زیان راهکاری مناسب تعریف کنیم چنین سیستمی با اهرم هایی که در اختیار دارد به اقتصاد کمک می کند تا مثلا بر اثر تحریم مالی نه تنها ورشکست نشود بلکه بتواند تامین مالی هم بکند و امکان بازگشت سود سرمایهگذاری برایش بیشتر محقق شود.
او گفت: امروزه سیاستگذاران و فعالان اقتصاد ایران با محدودیت در جذب منابع خارجی و تعاملات بین المللی مواجه اند، یعنی از یک سو جذب منابع خارجی اتفاق نمی افتد و و از سوی دیگر تولید و رشد نقدینگی بالاست، بنابراین باید رویکرد داخلی داشته باشیم. در چنین شرایطی باید بپذیریم که باید سیکل سرمایهگذاری از مردم به شرکتها و از شرکتها به مردم را، ایجاد کنیم.
خواجه نصیری تاکید کرد: عبور از تامین مالی بانک محور در چنین شرایطی ضروری است. تامین مالی بانک محور عمدتا دو طرفه نیست و عملا بانک ارتباط عرضه کننده و تقاضاکننده پول را قطع میکند. در نتیجه اگر از تامین مالی بانک محور عبور کنیم سطح تابآوری اقتصادی را بالا میبریم چون ارتباط بین سرمایهگذار و سرمایه پذیر را برقرار می کنیم .
او افزود: به نظر من، تامین نیاز بنگاه ها به نقدینگی در شرایط فعلی از مسیرهای معقول امکان پذیر نیست. بانکها برای پرداخت تسهیلات به شرکت ها شرایط خودشان را دارند و فقط طیف معدودی از شرکتها را لایق تامین نیاز نقدینگیمی دانند طبیعتا بسیاری از پروژهها در این طیف قرار نمی گیرند ولی بازار سرمایه می تواند بستر تامین مالی مناسب تری را فراهم کند.
به گفته این کارشناس بازارسرمایه، طبق آمار رقم تامین مالی از طریق افزایش سرمایه ها، انتشار اوراق بدهی، انتشار اسناد خزانه اسلامی در سال 98 در بازار سرمایه ایران 1425 میلیارد تومان و در 9 ماه امسال 2100 میلیارد تومان بوده است. ارزش معاملات بازار ثانویه در 11 ماه امسال 32619 هزار میلیارد تومان بوده است. بنابراین نسبت ارزش معامله بازار ثانویه نسبت به بازار اولیه در سال جاری 7 درصد بوده است. به عبارت دیگر نسبت به ارزش معاملاتی که در بازار ثانویه اتفاق افتاده فقط 7 درصد از منابع را توانسته ایم به بازار اولیه ببریم و تامین مالی کنیم.
او ادامه داد: طبق آمارهای موجود رقم تسهیلات اهدایی بانکها و موسسات اعتباری در سال 98 معادل 6190 هزار میلیارد تومان و در 9 ماه امسال 5781 هزار میلیارد تومان بود، این رقمها در 9 ماه سال 99 و سال 98 برابر است، بخشی از این ها استمهال بدهیهای قبلی بوده در نتیجه مشخص است که سرمایه جدیدی را به صنعت تزریق نکرده ایم.
خواجه نصیری تاکید کرد: درصد تامین مالی بازار سرمایه نسبت به تسهیلات مالی در 9 ماه امسال 33 درصد بوده که نشانمی دهد توان بازار سرمایه برای تامین مالی بالا و بالاتر رفته است زیرا ساختار و اهرمهای مناسبی در بازار سرمایه ایجاد شده است. حالا می توان انتظار داشت در دو سه سال آینده سهم بازار سرمایه به اندازه بازار پول شود. درست است که طبیعتا کمک به دولت برای تامین کسری بودجه هم می تواند جزو فرایندهای بازار سرمایه باشد، اما تولید و توسعه و تکمیل پروژهها و ایجاد شرکتهای جدید هم می تواند در این فرایند اتفاق بیفتد تا در کنار آن تمام مولفههای اقتصاد مثل اشتغال و GDP رشد کند.
مدیرعامل تامین سرمایه تمدن گفت: راه حل پیشنهادی ما این است که تامین مالی از طریق ابزارهای بازار سرمایه انجام شود؛ ابزارهایی نظیر پذیره نویسی عمومی سهام شرکتهای سهامی عام ، تاسیس صندوق های پروژه و تامین مالی از طریق ابزارهای بدهی.
او افزود: نکته اساسی این است که در سه گزینه اول ما بحث تامین مالی نه از طریق بدهی بلکه از طریق مشارکتی را مطرحمی کنیم. یعنی عنوانمی کنیم که اگر از این روشها استفاده کنیم به جای اینکه مرتبا سیکلهای ایجاد بدهی را تمدید و بدهی را به آینده موکول کنیم ، از روشهای مشارکتی استفاده کنیم. روشهای مشارکتی روشهایی هستند که سرمایه گذاران، موسسان و صاحبان کسب و کار در آن مشارکت دارند و طبیعتا ما را از این سیکلهای تکرار شونده با ضریب تکاثری و افزاینده بدهیها خلاصمی کند.
او گفت: موضوع تاسیس شرکتهای سهامی عام پروژه طرحی است که در تامین سرمایه تمدن مطرح شده و سازمان بورس هم از آن استقبال کرده است. با یک مثال نحوه کار این نوع از شرکت ها را روشن می کنم، فرض کنید ما یک پروژه نیمه تمام داریم که اجرای چند بخش آن پیشرفت کرده است ولی الان دچار مشکل نقدینگی شده و چون ساختار بانک ها به گونه ای است که این شرکت و پروژه نمی تواند وام بگیرد، دچار مشکل هستیم. برای حل مشکل این پروژه را به عنوان آورده غیرنقد، وارد یک شرکت سهامی عام می کنیم و طبق ضوبط مشخصی سپس سهام این شرکت را پذیرهنویسی عمومی می کنیم و در هدفگذاری پروژه این کار را تکمیلمی کنیم.
خواجه نصیری توضیح داد: این روزها با خیلی از پروژههای پربازده مواجه ایم که با مشکل تامین مالی مواجه اند زیرا سرمایهگذاران در جایی به شرکت ها ملحق می شوند که شرکت در پیک سودآوری است. باید از این فضا و مرز رد شویم، باید از این شرایط که سهامداری سهم شرکت موجود را بخرند و پولی هم به شرکت تزریق نشود، خارج شویم. اگر این اتفاق بیفتد، بخش زیادی از پروژههای نیمه تمام را، که 800 هزار میلیارد تومان تخمین زده می شود می توان از طریق همین ابزار و با مشارکت مردم اجرا کرد. این اقدام تابآوری اقتصاد را زیاد می کند زیرا تعداد زیادی از پروژهها به انجام می رسد و مردم هم از خلق ارزش در فرآیند تبدیل یک پروژه نیمه تمام به وضعیت بهینه سود واقعی کسب می کنند.
او در پایان تاکید کرد: افزایش تامین مالی از طریق مشارکتی باعث کاهش بدهی و تعهدات آتیمی شود. وقتی که ما ثروت را از خلق ثروت درست کنیم باعثمی شود که سطح تابآوری اقتصاد افزایش پیدا کند زیرا یکی از معضلات ضربه زننده همین تکاثر و افزایش بدهیها و معوق شدن آنهاست.