نیزه ها همیشه بوده! تفاوت در سپرهاست!
بسیاری ابن روزها دلایلی برای عدم رونق بورس لیست می کنند که همواره سایه آن بر سر بورس بوده است.
مگر تغییرات مداوم تعاملات دولت و شرکت ها موضوع جدیدی است ؟ تغییرات نرخ بهره مالکانه معادن ، تغییرات نرخ خوراک پتروشیمی ها ، تغییرات نرخ خوراک شرکت های پالایشی به نام کیفی سازی به کرات و به دفعات در طی سالیان گذشته.
مگر تضاد تصمیمات بانک مرکزی با هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه موضوع جدیدی است ، تغییرات مکرر نرخ سود بانکی ، نرخ های نا متعارف و بی انضباط یانکها برای جذب سپرده ، محدود کردن فعالیت صندوق های سرمایه گذاری در پیشخوان بانک ها ، منع سرمایه گذاری نهادهای تحت مدیریت در بازار سهام ، سنگ اندازی های مکرر در تخصیص اعتبار بانکی به معاملات بورس.
مگر ریسک های سیستماتیک حاکم بر فضای اقتصادی کشور مفهومی نو ظهور است ؟ بارها و بارها به اشکال مختلف ، مذاکرات برجام و کش و قوس های قبل و بعد آن. تهدید ها وتنش های سیاسی مداوم و دهها اتفاق دیگر.
مگر دولت ها دوستدار سینهچاک بورس بوده اند ؟ از قمارخانه خواندن بورس تا تورم زا دیدن آن ، از سنگ اندازی های مداوم تا سو استفاده های نا متعارف.
حکایت بورس تا بوده حکایت نبرد برای حفظ حقوق و تثبیت جایگاه آن بوده است.روسای قبلی سازمان بورس که من افتخار همکاری با آن ها را مستقیم با غیر مستقیم داشته ام نبرد برای ممانعت از دست اندازی به منافع سهامدارن را همواره در صدر وظایف سازمانی خود داشته اند. رییس سازمان بورس بخشی از بدنه دولت نمی تواند باشد. (قانون بازار سرمایه چنین می گوید)نمی تواند هموار کننده بی قید و شرط سیاست های اقتصادی باشد(زمانی که این سیاست ها حقوق سهامداران را تضییع می کند).
تضاد منافع فی مابین دولت ها و سهامدارن به شاکله اقتصاد کشور گره خورده است. آنچه بعضا این معادله را به نفع سهامدارن رقم زده است، بالا بردن جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد کشور بوده است زمانی محقق شده که روسای سازمان توانسته اند قدرتمندانه بفهمانند که بورس جایگاه والایی دارد که مسئولان اقتصادی ازتصمیماتی که بورس را آشفته می کند اجتناب کنند. انفعال ، بی تفاوتی به گلایه های فعالان بازار و کم اهمیت جلوه دادن بحران های بورس پاک کردن صورت مسآله است.
اینکه هر بخشی از ارگان های اقتصادی دولت از وزارت نفت تا وزارت صنعت و معدن و تجارت ، از بانک مرکزی تا سازمان برنامه وبودجه به دنبال ضبط منافع به سوی خود باشند ولو به قیمت تضییع حقوق سهامدارن ،موضوع غریبی نیست موضوع جدیدی هم نیست مخصوص ایران هم نیست ، عجیب آن است که در مقابل این اقدامات بازخورد متناسبی از آنکه باید مدافع حقوق سهامداران باشد دریافت نکنند ،جدید آن است که با کمترین هزینه سیاست های خود را عملی می کنند و بازار سرمایه فریادرسی ندارد یا فریادی در خور نداشته باشد تا همه بدانند چنین رویکردهایی نمی تواند تداوم یابد چرا که ساختار اقتصاد را در هم می ریزد و سرمایه گذاری و به تبع آن رشد اقتصادی را مختل می کنند.
دکتر محمودرضا خواجه نصیری
https://www.linkedin.com/posts/mahmoodreza-khajehnasiri